ازینکه بضی وختا ب شدت بهم میریزم سیستم آرامشمونو خودم دق میکنم و تورو هم عصبی و ناراحت میکنم خیییلی معذرت میخوام ازت...هرکسی جای تو بود شاید خیلی وخت پیش جدا میشدیم از هم اما تو اونقد آقایی ک تحمل میکنی.....فرزاد اونقدر میخوامت ک احدی تو دنیا ب این شدت کسیو نخواسته.........خیلی از مشکلاتی هم ک پیش میادو بهونه گیریام سره حساس شدنم سره همینه..تصمیم گرفتم نرمالو طبیعی باشم همونطوری ک میخوای.دیشب یه کوچولو بهم برخورد وختی میگفتی میدونی تعادل ینی چی؟کی میخوای درست شی؟:-(..... درست میشم عشقه من....مطمءن باش این دفه میتونم.دیگه محاله با دیوونه بازیام برنجونمت...درده دوری واسه جفتمون کافیه....من ی غم ب غمات اضافه نمیکنم دیگه....تو خودم ریختنو سعی میکنم از امروز یاد بگیرم. تظاهر ب خوب بودنو!!!!!!!همونی ک محاله واسمو سعی میکنم از امروز یاد بگیرم...خیلی دلم میخواد بهم افتخار کنی..خیلی دوس دارم حس کنی عشقت از همه عالم سرتره..حسی ک من ب تو دارم خیلی بی نظیره.کاش تو هم میتونستی درکش کنی..کاش میشد جلوی هیچیو نگرفت...اینجوری چه راحت میتونستم دیوونگی کنم واست.چه حالی میداد کناره تو بودن .. دیگه دختره نرمالی میشم...البته ظاهرن.که دیگه غصه نخوری از رفتاری ک کنترل شدنی نیستو تا میام کنترلش کنم گند میزنم به همه طرفش......
براے دل خـــودم مے نویسم ...
براے دلتنگــے هایــم
براے دغدغــہ هاے خـــودم
براے شانہ اے کہ تکیہ گاهــم نیستــــ !
برای دلے کہ دلتنگم نیست ...
براے دستے کہ نوازشگــ ـــر زخـم هایم نیست ...
براے خودم مے نویســـم !
بمیـ ــرم براے خـ ـودم کہ اینقـــدر تنهاستـــ !.!.!.
سیمایی